*تركه داشته شناي قورباغه ميرفته، لك لك مياد مي‌خوردش!
*تركه جونش به لبش ميرسه، تف مي‌كنه مي‌ميره!
*تركه قاضي ميشه بهش ميگن حكم كن، ميگه پيك!
*تركه تو قرعه كشي بانك شركت مي‌كنه، براش شيش ماه زندان در مياد!
*عزراييل ميره سراغ تركه. تركه خودش رو ميزنه به مردن!
*تركه رو مي‌برن زير سوال، له ميشه!
*ترکه ميره استخر. شورتش سوراخ بوده، غرق ميشه!
*به ترکه می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام درسمو ادامه بدم !!
*ترکه بابا ش میمیره هفتش خیلی شلوغ می شه واسه چهلم بلیط می فروشه .
*به ترکه میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت ابوالفضل رو می کنه!!!
*ترکه آشغال میره تو چشماش سره ساعت 9 میشینه دم در .
*پلیس به ترکه: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! ترکه: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!
*ترکه رفته بود زیارت امام رضا. بعد از زیارت دستش را برای احترام روی سینه اش گذاشت و عقب عقب آمد بیرون. یه دفعه دید که خورده به یه چیزی. نیگاه کرد ، دید که یه تابلو است و روش نوشته: تبریز 5 کیلومتر!
*ترکه میره پرنده فروشی طوطی بخره یه جغد میکنن تو پاچش. میاد خونه بعد یه مدتی دوستش میاد پیشش میگه: طوطیت حرف هم میزنه؟ میگه: حرف نمیزنه، خوب دقت میکنه!!
*به ترکه یه ماشین می دن که فرمونش سمت راست بوده بعد یه مدت ازش می پرسن چطوره؟ میگه خوبه ، فقط هر وقت تف می کنم میفته روی زنم.
*ترکه باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه .
*ترکه رو برق 3 فاز می گیره پرت می کنه بلند می شه می گه: اگه مردین یه فاز یه فازبیاین جلو.
*ترکه تو جوی آب تف میکنه میره دنبالش پاشو بگذاره روش .
*ترکه تو خواب دعواش می شه شب بعد با بچه محلاش می خوابه .
*ترکه عاشق می شه روی در خونشون تابلو می زنه بزودی در این مکان عروسی برگزار می شود.
*ترکه از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی.راننده میگه من که چیزی نگفتم.ترکه می گه بعدا که میگی.
*به ترکه میگن این خیابون کجا میره ؟میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره.
*ترکه سکه میندازه صندوق صدقات سوارش می شه .
-----------------------------------------------------------------------
*اصفهانیه موز می خوره پوستش میزاره تو دفتره خاطراتش.
*دختر اصفهانیه به دوست پسرش می گه شب بیا خونمون اگه موقعیت خوب بود من یه سکه می اندازم پایین شب می شه دختره یه سکه می اندازه پایین ولی هرچقدر وامیسته میبینه پسره بالا نمیاد سرش رو از پنجره بیرون می بره و بهش میگه چرا نمیای پسره میگه دارم دنبال سکه می گردم دختره میگه بیا بالا بهش کش بسته بودم الان تو دستمه.
*اصفهانی با برق خونه همسایشون خودکشی میکنه .
*به اصفهانیه میگن شیرین تر از عسل چی خوردی؟میگه ترشی مجانی!!!
*اصفهانیه سوار تاکسی میشه. آخر مسیر به راننده میگه: حاج اقا کرایه ما چند شدس؟ یارو میگه:50تومن.
اصفهانیه میگه:چه خبرس اولا که 40 تومن بیشتر نمیشد.
بعدشم من 30 تومن بیشتر ندارم
حالا این 20 تومن رو بگیر یارو میشمره میبینه 10 تومنه ....
*اصفهانیه یه پوسته موز میبینه میشینه کنار موزه. میگن: چرا اینجا نشستی؟ میگه:آخه میخوام فکر کنند من این موزو خوردم.
*اصفهانی رو میخوان زجر بدند، میبندنش به تیر برق و بهش میگین: کوچه اونطرفی شام میدند.
*یه تیکه آهن محکم روی پای یه اصفهانی میفته داد میزنه میگه آااااااااااااخ کفشم.
*یکبار یه اصفهانی خونش آتیش میگیره یه تک زنگ به آتش نشانی می زنه.
*اصفهانیه داشته نوار روضه گوش میداده میزنه آخر نوار ببینه شام میدن یا نه !!
*اصفهانیه تو مسابقات رالی شرکت میکنه ,وسط راه مسافر سوار می کنه.
*اصفهانیه بیدار می شه می بینه زنش مرده. به دخترش می گه: دختر! ننت مُردس…صبحونه واسه دو نفر درست کن !
نظرات شما عزیزان:
آمار
وب سایت: